من بايه پسري ٨ماه دوستم ولي از بچگي ام ميشناختمش اون موقع ها خيلي دوسم داشتو من سربه هوا بعد اومد وبعدچندسال دوس شديم اوايل تا ٢ماه اول رلبطمون خيلي خوب بود وتلفني ميگفت ميام ميبينمتو فقط يه بار ديديم همو بعد من از طريقي فهميدم بعد ٣يا٤ماه بعد دوستيمون بايه دختره در ارتباطه ولي اصلا نديدتش بيشترم دختره پيام ميداد سراين موضوع تموم كردم ولي بعدانقد زبون ريخت كه آشتي كردم بعد خوب بوديم ولي يه تايمي حس ميكردم اصلا نميخواد باهام درارتباط باشه بعد گفتم حيف كه فرصت دادمو خودت خوب نشدي تموم كردم ولي يه ماه يه ماه ونيم هي پيام ميداد عكس ميفرستاد زنگ ميزد ولي نه پست هم منم جواب نميدادم تا دوباره دوس شديمو گفت قسم ميخورم ديگه هيچي ازم نبيني منم اعتماد كردم ولي خب شكاك شده بودم خوب بوديم هيچي ازش نديدم تا يه دختره پيام داد كه من خيلي وقته باهاشم ولي تا قبل قهرتون ولي جوري باهم بودن هفته اي يه زنگ و چون دختره شيراز بود كلا سالي يه بار همو ميديدن با دختره چت كردم به خودش گفتم گفت بخدا از روزي كه بهت قول واقعي دادم هيچ كاري نكردم تو از اون روزه منو ببين چون عكسمونو همه جا گذاشته بود منو به مادرو خواهرش معرفي كرده بود و قصدش جدي بود خلاصه به اون خانم گفتم من نميتونم زندگيمو خراب كنم ولي مرسي از كمكتون اونم بلاكم كرد خخخ. خوب بوديم تا دقيقا ٣روز پيش كه به گفته خودش از مادرش خواسته با پدرش حرف بزننو بيان خواستگاري اونم گفته نه سنت كمه اصلا زوده برات من متولد ٧٢ام اون٦٩ اونم انگار بهش برخورده بود و با اينكه قرار بامن داشت گوشيشو خاموش كرد كه بعدا گفت شارژ تموم كرده گفتم عكس بگير نگرفتو فهميدم دروغ ميگه اون شب گوشيش خاموش بود فرداشم يه اس داد و هر چي زنگ زدم جواب نداد همون روز يا فرداش بهم ماجراي دعواشو گفتو گفت حوصله ندارمو ناراحتم ولي هرچي خواستم آرومش كنم نشد اصلا ام جواب زنگ نميداد فقط به من گفت هيشكي جاي تو رو واسم پر نميكنه بدون هيچوقت بهت خيانت نميكنم فقظ ناراحت نباش تووو نميخوام اذيت شي گفتم باشه ولي جواب زنگو بده گفت باشه باز هصر زنگ زدم جواب نداد و بعد خاموش كرد😳از گوشي دوستمم ميزنگيدم جواب نميداد فك كردم با كسيه ولي از خواهرش پرسيدمو قسم دادمش گفت خونس انگار حرفشون شده ولي به منم نميگن كه فرداشم زنگ زده بود بهش گفته بود تو دوس دختر داري و گوشي رو خاموش ميكني ناراحت ميشه اونم گفته خواهره من دخالت نكن تازه اين يه آدم مودب و تو داريه كه اصلا روش نميشه به كسي جواب بده منم يه اس دادمو گفتم گوشيتو روشن كني سايه منم تو زندگيت نميبيني كه از امروز اس ميداد و من ج نميدادم ولي چندتا كتابم خوندم ميگه بعضي مردا وقتي ناراحتن تو غار تنهايي شون ميرن من ميخواستم آشتي كنم ولي بعد اينكه فهميد ج ندادن بده و تنبيه شه تا امروز به دوسته من اس داد وقتي عكس تلگرام دوستم دونفره س گفت كجايي؟؟؟؟من پيش دوستم بودم گفت بله گفت علي آقا كجايي؟كه بعد گفتيم نه علي نيس اين خط دختره گفت تو گوشي من علي سيوه و شبيه دوستمه😳خلاصه هي عذرخواهي كرد و منو دوستم هي سوال پرسيديمو حرف زديم ببينيم پا ميده بعد انگار صميمي شده لحن صحبتش دوستم بهش گفت دوس دختر داري گفت آره گفت دوسش داري؟گفت خب آآره گفت پس چرا با يكي ديگه چت ميكني؟گفت چت كردن كه جرم نيس دوستمم گفت اگه بفهمه ناراحت ميشه اگه اونم با يكي چت كنه واست مهم نيس؟گفت اون جرات نداره دوستمم گفت بيچاره اونم گفت آره بيچاره بعد گفتيم عذاب وجدان نميگيري؟گفت مگه چيكار كردم؟دوستمم گفت كسي تو زندگته اس نده باي اونم گفت خل چل رواني باي
حالا من اين آدمو فوق العاده دوس دارم ولي نميدونم بايد چيكار كنم؟تنبيه چند روزش كه متوجه اشتباهش بشه سر جاشه ولي نميزونم بايد هميشگي باسه يا فقط چند روز....هركار ميكنم نميتونم اس دادنشو فراموش كنم با اينكه ما هي پيگير شديم ولي ميتونست جواب نده خوده من مگه نميتونم شيطوني كنم ولي وفادارم به رابطم
چه جوري درستش كنم كه تو زندگي مشترك اينجوري نشه؟اصلادرست ميشه؟
راستي اون موقع كه عكسامونو همه جا ميزاشت اون دخترا ميديدنو باهاش در ارتباط بودن ولي از بعد قسمش من اعتماد كردم ولي الان واقعا نميدونم چيكار كنم چون تقريبا همه ميدونن تو خانوادم ما باهميم .....ببخشيد سرتونو درد آوردم
نظرت چیه؟
